اندیکاتورهای تکنیکال سیگنالهای هیوریستیک (الگوریتمهای ابتکاری یا جستجوی کاشف) یا مبتنی بر الگویی هستند که توسط قیمت، حجم و یا قراردادهای مشتقه تسویه نشده اوراق بهادار یا قراردادی تولید میشوند و توسط معاملهگرانی استفاده میشوند که از تحلیل تکنیکال پیروی میکنند.
تحلیلگران تکنیکال با تحلیل دادههای تاریخی از اندیکاتورها برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند. چند نمونه از اندیکاتورهای تکنیکال رایج عبارتند از: شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، اندیکاتور تصادفی ، میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) و باندهای بولینگر.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور یک ابزار تحلیل تکنیکال است که باندهای بالا و پایین (کرانهای بالا و پایین) بین دو مقدار حدی را میسازد و سپس اندیکاتور روندی ایجاد میکند که در این محدودهها نوسان میکند. معاملهگرها از اندیکاتور روند برای یافتن شرایط بیشخرید یا بیشفروش کوتاهمدت استفاده میکنند. هنگامی که مقدار اسیلاتور به حد بالا نزدیک میشود، تحلیلگران تکنیکال این اطلاعات را اینطور تفسیر میکنند که دارایی بیشخرید شده است و با نزدیک شدن مقدار اسیلاتور به حدی پایین، تحلیلگران تکنیکال آن دارایی را بیشفروش در نظر میگیرند.
نکات کلیدی
۱- اندیکاتورهای تکنیکال محاسبات هیوریستیک یا ریاضی مبتنی بر قیمت، حجم یا سود قراردادهای مشتقه تسویه نشده اوراق بهاد هستند که توسط معاملهگرانی استفاده میشوند که از تحلیل تکنیکال پیروی میکنند.
۲- تحلیلگران تکنیکال یا چارتیستها در دادههای تاریخی قیمت دارایی به دنبال اندیکاتورهای تکنیکال میگردند تا درباره نقاط ورود و خروج معاملات قضاوت کنند.
۳- تعدادی اندیکاتور تکنیکال وجود دارد که بهطور کلی در دو دستهی اصلی قرار میگیرند: همپوشانها و اسیلاتورها.
۴- اسیلاتورها اندیکاتورهای مومنتومی هستند که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند و نوسانات آنها به باندهای بالا و پایین محدود میشود.
۵- هنگامی که مقادیر اسیلاتور به این باندها نزدیک میشود، سیگنالهای بیشخرید یا بیشفروش را به معاملهگرها نشان میدهند.
۶- اسیلاتورها اغلب با اندیکاتورهای میانگین متحرک ترکیب میشوند تا شکست یا بازگشت روند را نشان دهند.
اندیکاتورها چگونه کار میکنند؟
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی از طریق تحلیل روندهای آماری گردآوریشده از فعالیتهای معاملاتی، مانند تغییر قیمت و حجم، استفاده میشود. برخلاف تحلیلگران بنیادی، که تلاش میکنند ارزش ذاتی اوراق بهادار را بر مبنای دادههای مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند، تحلیلگران تکنیکال بر الگوهای تغییر قیمت، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای مختلف تحلیلی ترسیم نمودار تمرکز میکنند تا قدرت یا ضعف اوراق بهادار را ارزیابی کنند.
از تحلیل تکنیکال میتوان برای هر اوراق بهادار شامل آتیها یا قراردادهای آتی، کالاها، اوراق با درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار با دادههای معاملاتی تاریخی استفاده کرد. در این آموزش معمولاً در مثالها سهام را تحلیل میکنیم، اما به خاطر داشته باشید که این مفاهیم را میتوان برای هر نوع اوراق بهاداری به کار برد. در واقع، تحلیل تکنیکال در بازارهای کالا و فارکس که معاملهگران بر تغییرات قیمت کوتاهمدت متمرکز هستند بسیار رایجتر است.
اندیکاتورهای تکنیکال، که بهعنوان «تکنیکالها» نیز شناخته میشوند، به جای بنیانهای کسبوکار، مانند سود، درآمد یا حاشیه سود، بر دادههای معاملاتی تاریخی مانند قیمت، حجم و قراردادهای مشتقه تسویه نشده متمرکز هستند. اندیکاتورهای تکنیکال معمولاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشود، چراکه این اندیکاتورها برای تحلیل تغییر کوتاهمدت قیمت طراحی شدهاند، اما سرمایهگذاران بلندمدت نیز ممکن است از اندیکاتورهای تکنیکال برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتورها
دو نوع اصلی برای اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد:
همپوشانها
اندیکاتورهای تکنیکالی که وقتی بر روی قیمت در نمودار سهام ترسیم میشوند از مقیاس یکسانی استفاده میکنند. برای مثال میتوان به میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
اسیلاتورها
اندیکاتورهای تکنیکالی که بین حداقل و حداکثر محلی در نوسان هستند و در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم میشوند. برای مثال میتوان به اسیلاتور تصادفی، MACD یا RSI اشاره کرد.
معاملهگران معمولاً هنگام تحلیل یک اوراق بهادار از اندیکاتورهای تکنیکال مختلفی استفاده میکنند. با دسترسی به هزاران گزینهی مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنند که برای آنها به بهترین شکل عمل میکند و باید با نحوهی کار آنها آشنا شوند. معاملهگران همچنین میتوانند اندیکاتورهای تکنیکال را با اشکال ذهنیتر تحلیل تکنیکال مانند نگاه کردن به الگوهای نموداری ترکیب کنند تا به ایدههای معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال را همچنین میتوان با توجه به ماهیت کمّیشان به سامانههای معاملاتی خودکار اضافه کرد.
نمونهای از اندیکاتورهای تکنیکال
نمودار زیر تعدادی از رایجترین اندیکاتورهای تکنیکال شامل میانگین متحرک، RSI و MACD را نشان میدهد.
در این مثال، میانگینهای متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه در بالای قیمتها ترسیم شدهاند تا نشان دهند قیمت جاری نسبت به میانگینهای تاریخی کجا قرار دارد. در این مورد، میانگین متحرک ۵۰ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه قرار دارد که نشان میدهد روند کلی مثبت بوده است. RSI در بالای نمودار قرار دارد و قدرت روند جاری را نشان میدهد (در این مورد، ۴۹.۰۷، روند خنثی). MACD در زیر نمودار قرار دارد و نشان میدهد که چگونه دو میانگین متحرک همگرا یا واگرا شدهاند (در این مورد کمی نزولی است).
اسیلاتورها چگونه کار میکنند
از اسیلاتورها معمولاً به همراه سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تصمیمگیری درباره معاملات استفاده میشود. تحلیلگران زمانی اسیلاتورها را سودمندتر مییابند که نمیتوانند بهراحتی روند مشخصی برای قیمت سهام یک شرکت پیدا کنند، برای مثال زمانی که سهام به صورت افقی یا جانبی معامله میشود. رایجترین اسیلاتورها عبارتند از:
۱- اسیلاتور تصادفی
۲- قدرت نسبی (RSI)
۳- نرخ تغییر (ROC)
۴- جریان پول (MFI)
در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذاران اسیلاتورها را جزو مهمترین ابزارهای تکنیکال میدانند که باید درک شوند، اما ابزارهای تکنیکال دیگری مانند مهارتهای نمودارخوانی و اندیکاتورهای تکنیکال نیز وجود دارند که تحلیلگران آنها را برای بهبود معاملات خود مفید مییابند.
در صورت استفاده از اسیلاتور، سرمایهگذار ابتدا دو مقدار انتخاب میکند؛ سپس ابزار را بین این دو مقدار قرار میدهد، اسیلاتور نوسان میکند و یک اندیکاتور روند ایجاد میکند. در مرحلهی بعد، سرمایهگذار از اندیکاتور روند برای درک شرایط فعلی بازار برای آن دارایی خاص استفاده میکند. وقتی سرمایهگذار مشاهده میکند که اسیلاتور به سمت یک مقدار بالاتر حرکت میکند، دارایی را در وضعیت بیشخرید تفسیر میکند. در سناریوی معکوس، هنگامی که اسیلاتور به سمت مقدار پایینتر حرکت میکند، سرمایهگذار دارایی را در وضعیت بیشفروش در نظر میگیرد.
طرز کار اسیلاتور
در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذار اسیلاتورها را بر روی مقیاس درصدی از ۰ تا ۱۰۰ اندازهگیری میکند، به این صورت که قیمت پایانی به محدودهی قیمت کل تعداد مشخصی از میلههای یک نمودار میلهای معین وابسته است. برای انجام این کار، سرمایهگذار از تکنیکهای مختلفی برای اصلاح و هموار کردن انواع میانگینهای متحرک استفاده میکند. وقتی معاملات بازار در محدودهی خاصی انجام میشود، اسیلاتور از نوسانات قیمت پیروی میکند و زمانی که از ۷۰ تا ۸۰ درصد محدودهی قیمت کل تعیینشده عبور میکند، شرایط بیشخرید را نشان میدهد که به معنای فرصت فروش است. شرایط بیشفروش زمانی وجود دارد که اسیلاتور به پایینتر از ۳۰ تا ۲۰ درصد برسد که نشاندهندهی فرصت خرید است.
سیگنالها تا زمانی معتبر میمانند که قیمت اوراق بهادار پایه در محدودهی تعیینشده باقی بماند. با این حال، هنگامی که شکست قیمت رخ میدهد، سیگنالها ممکن است گمراهکننده باشند. تحلیلگران شکست قیمت را بازنشانی محدودهای که بازار رنجِ فعلی را محدود میکند یا شروع یک روند جدید در نظر میگیرند. در طول شکست قیمت، اسیلاتور ممکن است برای مدتزمانی طولانی در محدودهی بیشخرید یا بیشفروش باقی بماند.
تحلیلگران تکنیکال اسیلاتورها را برای بازارهای رنج (خنثی) مناسبتر میدانند و هنگامی که توأم با شاخص تکنیکالی استفاده میشوند که بازار را دارای یک روند یا رنج خاص شناسایی میکند، اسیلاتورها را مؤثرتر در نظر میگیرند. برای مثال، تقاطع اندیکاتور میانگین متحرک میتواند برای تعیین اینکه آیا یک بازار در یک روند قرار دارد یا خیر استفاده شود. وقتی تحلیلگران تشخیص میدهند که بازار در یک روند نیست، سیگنالهای اسیلاتور بسیار مفیدتر و مؤثرتر میشوند.
منبع: کلینیک اقتصاد
پایان/
نظر شما